نام کتاب:از بودن تا ماندن زینبیه و ثارالله
نویسنده:جعفر شیخ الاسلامی
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
»پکیج های تصفیه فاضلاب | 1 | 543 | sakbari |
»درگیریهای شدید در حومه«حمص» و هلاکت دهها داعشی + نقشه | 0 | 1283 | mehran19 |
»هفت قانون طلایی بقای عشق | 0 | 1761 | admin |
»آشنایی با «فجر» جدیدترین و مدرنترین اسلحه تهاجمی ساخت ایران +عکس | 0 | 1845 | admin |
»کشور تروریست پروری که خود طعمه تروریسم شد+ تصاویر | 0 | 1721 | admin |
»آشوب و فتنه گری جدید جریان صادق شیرازی بر علیه جمهوری اسلامی ایران +تصاویر | 0 | 1723 | maryam |
»تانکهای قدرتمند جهان در یک نگاه+تصاویر | 0 | 1651 | milad225 |
»سپاه پاسداران ایران پهپادهایی با برد ۳۰۰۰ کیلومتر دارد | 0 | 1535 | maryam |
»روایتی تصویری از ۶۹ مورد ظلم «جنایتکار بزرگ» در حق مردم جهان | 0 | 1548 | admin |
»یک عکس از شهید حسین مریدی زاده | 0 | 1589 | admin |
زود قضاوت نکنید!
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد اوفرستادند..
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید.
نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که
مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟ زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی ...
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار
دارد؟ زود قضاوت کردید؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم اینهمه گرفتاری
دارید ...
وکیل: خوب. حالا وقتی من به اینها یک ریال کمک نکردهام شما چطور انتظار دارید
به خیریه شما کمک کنم؟
باز هم زود قضاوت کردید؟؟؟؟
آلفرد نوبل
آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند! حتما می دانید که نوبل مخترع دینامیت است. زمانی که برادرشلودویگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترعدینامیت) مرده است. آلفرد وقتی صبح روزنامه ها را میخواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد:....
"آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگ آور ترین سلاح بشری مرد!"
آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟
سریع وصیت نامهاش را آورد. جملههای بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزهای برای صلح و پیشرفتهای صلح آمیز شود.
این مطلب را پلیس انجمن امیر محمودی گذاشته است.