نام کتاب:از بودن تا ماندن زینبیه و ثارالله
نویسنده:جعفر شیخ الاسلامی
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
»پکیج های تصفیه فاضلاب | 1 | 534 | sakbari |
»درگیریهای شدید در حومه«حمص» و هلاکت دهها داعشی + نقشه | 0 | 1271 | mehran19 |
»هفت قانون طلایی بقای عشق | 0 | 1753 | admin |
»آشنایی با «فجر» جدیدترین و مدرنترین اسلحه تهاجمی ساخت ایران +عکس | 0 | 1835 | admin |
»کشور تروریست پروری که خود طعمه تروریسم شد+ تصاویر | 0 | 1709 | admin |
»آشوب و فتنه گری جدید جریان صادق شیرازی بر علیه جمهوری اسلامی ایران +تصاویر | 0 | 1712 | maryam |
»تانکهای قدرتمند جهان در یک نگاه+تصاویر | 0 | 1642 | milad225 |
»سپاه پاسداران ایران پهپادهایی با برد ۳۰۰۰ کیلومتر دارد | 0 | 1522 | maryam |
»روایتی تصویری از ۶۹ مورد ظلم «جنایتکار بزرگ» در حق مردم جهان | 0 | 1539 | admin |
»یک عکس از شهید حسین مریدی زاده | 0 | 1578 | admin |
معرفی این سوره به عنوان سوره امام حسین به خاطر ایناست که مصداق بارز نفس مطمئنه ای است که در آخرین آیات سوره آمده است. امام صادق) ع ) به اصحاب خود فرمود: سوره فجر را در نمازهای واجب و مستحب خود قرائت کنید کهاین سوره به حضرت امام حسین اختصاص دارد...مقصود از نفس مطمئنه آن حضرت و شیعیاناو است ».(1)
در توجیه و تحلیل تطبیق سوره مذکور بر امام(ع) گفته شده است: «ائمه معصومین(علیهم السلام) از این جهت این سوره را سوره حسین نامیده اند که قیامو شهادت آن حضرت درتاریکی طغیان مانند طلوع فجر، منشا حیات و حرکت گردید. خون پاکاو و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنه آنها با فرمان «ارجعی» و با خشنودی به سویپروردگار شتافت ... تا از این الهام و جوشش، نور حق در میان تاریکیها بدرخشد و راهحیات با عزت باز شود و پایه های ظلم و طغیان بی پایه گردد و طاغیان را دچار خشم ونفرین کند .»(2) البته در این سوره آیه «و لیالی عشر» است که باز به آن حضرت مرتبطاست.
حضرت صادق فرمود: «الفجر هو القائم و لیال عشر الائمة من الحسن الی الحسن والشفع امیرالمؤمنین و فاطمه ( ع ) و الوتر هو الله وحده لاشریک له ؛ مراد از فجروجود مقدس حضرت قائم(ع) و «لیالی عشر» امامان از امام حسن مجتبی(ع) تا امامعسکری(ع)اند و شفع امیرمؤمنان و حضرت فاطمه(ع) میباشد و مراد از وتر خداوند یکتااست».(3)
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج24، ص 93.
2. پرتوی از قرآن،سید محمود طالقانی، ج4، ص 67، باتلخیص.
3. البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی،ج4، ص 461.