نام کتاب:از بودن تا ماندن زینبیه و ثارالله
نویسنده:جعفر شیخ الاسلامی
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
»پکیج های تصفیه فاضلاب | 1 | 543 | sakbari |
»درگیریهای شدید در حومه«حمص» و هلاکت دهها داعشی + نقشه | 0 | 1283 | mehran19 |
»هفت قانون طلایی بقای عشق | 0 | 1761 | admin |
»آشنایی با «فجر» جدیدترین و مدرنترین اسلحه تهاجمی ساخت ایران +عکس | 0 | 1845 | admin |
»کشور تروریست پروری که خود طعمه تروریسم شد+ تصاویر | 0 | 1721 | admin |
»آشوب و فتنه گری جدید جریان صادق شیرازی بر علیه جمهوری اسلامی ایران +تصاویر | 0 | 1723 | maryam |
»تانکهای قدرتمند جهان در یک نگاه+تصاویر | 0 | 1651 | milad225 |
»سپاه پاسداران ایران پهپادهایی با برد ۳۰۰۰ کیلومتر دارد | 0 | 1535 | maryam |
»روایتی تصویری از ۶۹ مورد ظلم «جنایتکار بزرگ» در حق مردم جهان | 0 | 1548 | admin |
»یک عکس از شهید حسین مریدی زاده | 0 | 1589 | admin |
خواهرم قدر بدان
چادرت ارثیه زهرا بود
یادگاری که سر زینب بود
و همه
پدر و هر دو برادر
همه حساس به آن چادر خاکی بودند.
تا علی ضربت خورد
گفت زینب گل بابا
علی و آل علی
به فدای تو و این چادر تو
نگذاری که بیفتد به زمین
تا حسن شد جگرش پاره به جامی از زهر
گفت خواهر
به همان لحظه مادر
که زمین خورد قسم
چادر از دست نده
و گمانم که حسین
وسط معرکه کرب وبلا
یک نگاهش به سوی لشکر دشمن
و نگاهی دگرش سمت همین چادر زینب بوده
هر نگاهی که به خواهر می کرد
چادرش را می دید
فکر و ذکرش و خیالش
همه می شد راحت
به گمانم وسط آن گودال
نگران حرم و چادر زینب بوده
همه خون ها به فدای تو و آن چادر تو
زینبم تو حواست باشد.
اینک اما امروز
خواهرم
از همان روز نخست
سنبل غیرت ما چادر مشکین تو بود
این همه خون جگر ها
این همه نیزه و سرها
همه رفتند که تو
بشوی چادری و زهرایی
وارث چادر زینب نکند خون به دل مهدی زهرا بکنی,,,
منبع:حریم آسمانی