سید محسن موسوی: ولایت مطلقه فقیه» به عنوان استمرار حکومت علوی و نقطه درخشان نظام اسلامی

به گزارش جبهه مجازی به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورای استان آذربایجان شرقی : با گسترش برق آسای نفوذ جریان انقلاب اسلامی و اقبال گسترده جهانیان به پیام های دینی و معنوی آن و فراهم آمدن زمینه ابراز گرایش­های اسلامی در سطح جهان قدرت­های استکباری در اضطراب قرار گرفته اند. و این حقیقت که اسلام به عنوان تنها دین قابل قبول جهان است غرب را به وحشت انداخته است و دشمنان به قدرت جهان شمول اسلام واقف گردیده اند.

امام خمینی(ره) در تبیین واقعیت فوق تصریح می نمایند: «انقلاب اسلامی همچون در دنیا چهره پیدا کرده است که همه قدرت های بزرگ را به وحشت انداخته است».

‏   مهمترین پدیده ای را که انقلاب اسلامی بر پایه «ولایت مطلقه فقیه» به دنیا عرضه کرد این بود که برخلاف آنچه را که اندیشمندان شرق و غرب در طول دو قرن گذشته تبلیغ کرده و عملاً در صحنه سیاست و روابط بین الملل پیاده می کردند مبنی بر اینکه دوره حاکمیت دین سپری شده و‏ جدایی دین از سیاست را امری بدیهی و غیرقابل بازگشت می پنداشتند به سرعت بی پایه بودن آن را به اثبات رساند. انقلاب اسلامی به ناگهان و در عصر قدرت علم و تکنولوژی توانست با بازگشت به اصول و معیارهای دینی این تلقی و فکر را متزلزل نموده و‏شرایطی را به وجود آورد که امروزه اکثر دانشمندان علوم سیاسی به این باور جدید رسیده اند که قرن بیست و یکم قرن حاکمیت دین و دینداری و به ویژه قرن اقتدار اسلام خواهد بود.

در حقیقت می توان گفت پس از انقلاب اسلامی ایران، تکیه به احکام آسمانی و الهی و اصل «ولایت مطلقه فقیه» بزرگترین اسباب خلق انرژی عظیمی بود که توانست نه تنها بر اغلب مشکلات و مصائب فائق آید بلکه توانست نهادها و ساختارهای نوینی را بر پا داشته و اداره و هدایت نماید.

‏   از این رو براساس اختیاراتی که قانون اساسی منحصراً به «ولی فقیه» تفویض کرده است بخش مهمی از تصمیمات حوزه سیاست خارجی به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم برعهده رهبری می باشد که براساس اصل یکصد و ده اصلاحی به شرح زیر می باشد:

۱- تعیین سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام و ‏نظارت بر حسن اجرای آن سیاست ها، تردیدی نیست که بخش مهمی از سیاست­های کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به اهداف نظام مربوط به سیاست کشور در قبال سایر دولت ها ‏در روابط بین الملل می باشد.

۲- رهبر به عنوان فرمانده کل قوا اختیار اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروها را به پیشنهاد شورای عالی امنیت ملی دارد.

۳- از طرف دیگر با اختیاراتی که در نصب نمایندگان خود در شورای عالی امنیت ملی دارد در جهت گیری سیاست دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی که در ارتباط با سیاست خارجی مخصوصاً در زمان جنگ است نقش مؤثر و عمده­ای را ایفا می کند.

۴- کلیه مصوبات شورای عالی امنیت ملی باید به تأیید مقام رهبری برسد و شورای عالی امنیت ملی مسائل مهم مربوط به سیاست خارجی را مورد بحث و بررسی قرار داده و بعضاً اتخاذ تصمیم می نماید.

‏   یقیناً در جهان امروز کشور دیگری را نمی توان مشاهده کرد که به اندازه جمهوری اسلامی آماده پرداخت بهای گزافی برای تعقیب اهداف و آرمان های انقلابی و ایدئولوژیکی خود باشد اگرچه در ظاهر امر این رفتار غیر عقلانی به نظر برسد ولی در عمل به ویژه در دراز مدت نشان داده شده که این نوع مقاومت و ایستادگی خود به عنوان یک ابزار قدرتمندی در تسلیم دیگران در مقابل خواسته ها می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

‏رفتاری را که دولت های اروپایی در فراخوانی سفرای خود در جریان دادگاه میکونوس به کار برده و نهایتاً به علت مقاومت جمهوری اسلامی ناچار شدند بدون اخذ هیچگونه امتیازی از جمهوری اسلامی بلکه با قبول شرایط این ‏دولت آنها را به تهران باز گردانند و مهار و مدیریت بحران های سیاسی و امنیتی مانند جنگ های اول و دوم خلیج فارس و بحران هسته ای ایران و … می توانند به عنوان نمونه ها و الگوهای موفقی در اعمال این ‏سیاست مطرح گردند.

به هر روی مهمترین و اصلی ترین هدف انقلاب اسلامی حفظ و ‏تداوم حاکمیت اسلام بر مبنای «ولایت فقیه» می­باشد. مشروعیت نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای «ولایت فقیه» استوار گشته و تلاش برای تحقق آرمان­های اسلامی در سطح جهانی منوط به حفظ اصل نظام در داخل کشور است. لذا به نظر می رسد حفظ اصل نظام همراه با پیگیری آرمان­های والای اسلامی دو هدف عمده و وابسته به هم در نظام جمهوری اسلامی ایران می باشد. نظام جمهوری اسلامی ایران ‏در تعقیب این دو هدف نوعی توازن و ‏تعادل به وجود آورده به طوری که این رویه تا به امروز توانسته است در رفتار سیاست گذاران نظام آن چنان اثری بر جای گذارد که در حقیقت سیاست خارجی ایران را باید در قالب این دو اصل مهم تعریف کرد.

با بررسی­های به عمل آمده از کتب و مقالات معتبر و با ملاک قرار دادن بخشی از مصادیق مهم و مطالعات موردی (منطقه­ای و جهانی) در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، هم در دوره حضرت امام خمینی(ره) و هم در دوران زعامت حضرت آیت­الله خامنه­ای رهبر کنونی به این نتیجه رسیدیم که «مطلقه بودن» اختیارات ولی فقیه در تعیین خط مشی­های کلان و اساسی سیاست خارجی در موارد حساسی همچون نفی سلطه خارجی، رابطه با آمریکا، جنگ­های اول و دوم خلیج فارس، ماجرای میکونوس و بحرا ن در روابط خارجی، بحران هسته ای و… ضمن حل و فصل موضوعات مختلف که به لحاظ سیاسی – امنیتی متوجه نظام اسلامی بود و حتی می­توانست موجودیت آن را به خطر اندازد، قادر به مدیریت و مهار بحران­های سیاست خارجی بوده و توانسته است موجبات تحقق اهداف، آرمان­ها، منافع ملی، اقتدار و ثبات نظام جمهوری اسلامی ایران را در عرصه نظام بین الملل فراهم سازد.

در پایان می توان از «ولایت مطلقه فقیه» به عنوان استمرار حکومت علوی و نقطه درخشان نظام اسلامی که مصداق بارز ورود مومنانه و مدبرانه در دنیای سیاست و حکومت و موجب عزت و اقتدار ملی در محیط بین الملل است، نام برد.

سید محسن موسوی – استان آ.شرقی . شهرستان میانه