نام کتاب:از بودن تا ماندن زینبیه و ثارالله
نویسنده:جعفر شیخ الاسلامی
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
»پکیج های تصفیه فاضلاب | 1 | 610 | sakbari |
»درگیریهای شدید در حومه«حمص» و هلاکت دهها داعشی + نقشه | 0 | 1350 | mehran19 |
»هفت قانون طلایی بقای عشق | 0 | 1814 | admin |
»آشنایی با «فجر» جدیدترین و مدرنترین اسلحه تهاجمی ساخت ایران +عکس | 0 | 1910 | admin |
»کشور تروریست پروری که خود طعمه تروریسم شد+ تصاویر | 0 | 1747 | admin |
»آشوب و فتنه گری جدید جریان صادق شیرازی بر علیه جمهوری اسلامی ایران +تصاویر | 0 | 1737 | maryam |
»تانکهای قدرتمند جهان در یک نگاه+تصاویر | 0 | 1687 | milad225 |
»سپاه پاسداران ایران پهپادهایی با برد ۳۰۰۰ کیلومتر دارد | 0 | 1607 | maryam |
»روایتی تصویری از ۶۹ مورد ظلم «جنایتکار بزرگ» در حق مردم جهان | 0 | 1566 | admin |
»یک عکس از شهید حسین مریدی زاده | 0 | 1644 | admin |
بخش اول
كليات
ادب
مفهوم ادب
ادب به معنای دعوت كردن است... و آنچه را اديبان فرا مي گيرند،ادب گفته اند، چون آنها افراد را به خوبی ها فرا مي خوانند و از زشتی ها باز مي دارند.
دو نكته در معنای ادب هست: اجتماع مردم؛ شايستگي كار. شايد به همين لحاظ انجام دادن كار به گونه اي كه در جامعه نيكو و شايسته شمرده شود، ادب ناميده شده است. البته به مطلق علوم و معارف نيز ادب اطلاق می شود.
ادب در قرآن كريم و احاديث:
در قرآن واژه ادب به كار نرفته؛ اما به مفهوم آن بارها عنايت شده است.
در احاديث اسلامی، ادب يک اصل مهم فرهنگی،اخلاقی و اجتماعی است و فراوان به كاررفته است برجستهترين نكات در تبيين احاديث ادب را بر میشماریم عبارتاند از:
1. کاربردهای ادب
در احاديث اسلامی ادب در سه معنا به كار رفته است:
الف:تبلور ارزشهاي فطري، عقلي واجتماعي
اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايد: «تو برای ادب كردن خويش همين بس كه از آنچه از ديگران نميپسندی دوری گزيني.»
لازم این دوري جستن، تبلور ارزشهاي فطری، عقلی و اجتماعی درگفتار و كردار است: كسی كه خود را به رعايت اين ارزشها پایبند كند، به مربّی و مودّب نیاز ندارد، چنانكه وقتی از حضرت عيسی پرسيدند چه كسی وی را ادب آموخت، فرمود: «كسی مرا ادب نياموخت، بلكه زشتی نادانی[بي ادبی] را ديدم و از آن دوری گزيدم.»
بی ادبی در گفتار وكردار، ريشه در جهل دارد. عقل، انسان را به رعايت ارزشها مقيّد می كند. مؤمنان متعهد به رعايت ارزشها می دانند بايد گفتار و كردار نشان سرشار از ادب باشد، چنان كه پيامبر خدا در وصف مؤمن فرمود: «حركات و رفتارهای او ادب است.»
ب. تبلور ارزشهاي دينی
ارزش دينی همان است که خداوند والا انجام دادن آن را واجب يا راجح خوانده است معصوم مانند:
« من تربيت شده خدا هستم وعلی، تربيت شده من است».
مومن به آداب خدا رفتار می كند.
در اين باره به دونكته ضروری باید پرداخته شود:
1 . ارزشهاي تحصيلی و شرعی در ريشه يابی و تحليل دقيق به يك نقطه مي رسند: حضرت اميرمؤمنان (عليه السلام) ميفرمايد: «عقل، شريعت درونی و شريعت، عقل بيرونی است»، بنابراين به هر آنچه عقل حكم می كند، شريعت نيز بدان حكم ميكند و بر عکس.
2 . آداب اجتماعی نامشروع، در واقع ارزش نیستند، و گرنه شريعت با آنها مخالفت نمي كرد، بلكه زيبا جلوه دادن اين گونه آداب در حقيقت نوعی انحراف روانی است و گرفتاران آن به تغيير قرآن، كردارهای زشتشان در نگاه آنان زيبا جلوه می نمايد: ( زُيِّنَ اَهُمْ سُوءُ أَعمالِهم).
ج. تربيت
واژه ادب گاه در مطلق تربيت به كاررفته است؛ آن هنگام که با صفت خوب يا بد میآید، مانند «با حسن سياست وتدبير است كه ادب نيكو پديد مي آيد».
بر اين اساس در تعريف ادب گفته اند: «عبارت است از هيئت نيكويي كه سزاوار است عمل و فعل مشروع بر طبق آن صورت گيرد؛ يا در دين يا در نزد خردمندان جامعه، مانند آداب دعا كردن، آداب ملاقات با دوستان، به عبارت ديگر سخن، ادب آراستگي عمل است.
مصاديق روايی
تبلور ارزشهای عقلی
الف: دوری از ناپسندهای دیگران
امام علي (عليه السلام) فرمود: «براي ادب كردن خود، تو را همين بس كه آنچه را از ديگران ناخوش مي داري، ترك گويي.» و نیز فرمود: «امام علي عليه السلام: خويشتن را با اجتناب از آنچه كه از ديگران ناخوش مي داري ادب كن»
ب. دوری از ناداني
به عيسي (عليه السلام) گفته شد: چه كسي تو را ادب آموخت؟ فرمود:«كسي مرا ادب نياموخت؛ بلكه زشتي ناداني راديدم و از آن دوري گزيدم.»
ج. دوري از سخنان ناشايست
امام علي (عليه السلام) فرمود: «بد زبان را ادب نيست.»
امام زين العابدين (عليه السلام): «حق زبان اين است كه آن را با پرهيز از ناسزاگويي بزرگ بداري و بر سخن خوب عادتدهي و آن را به ادب واداري».
د. پرهیز از رفتارهاي زشت
پيامبر خدا (ص) در وصف مؤمن فرمود: «مؤمن بسيار محتاط و كم لغزش و حركاتش مؤدبانه است».
امام علي (عليه السلام): گرفتگي و افسرده بودن در ميان گروهی شادمان سنگيني است و شاد بودن در ميان دستهای گرفته سبك مغزي است.»
تبلور ارزشهاي ديني
پيامبر اكرم : من ادب آموختة خداوند هستم و علي (ع) ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نيكي كردن فرمان داد و از بخل و سختگيري باز داشت. در نزد خداوند چيزي منفور تر از بخل و بدخويي نيست. بدخويي عمل راتباه مي كند.
نیز كنيزي با تقديم دسته گلی به حسن بن علي تحيت گفت و امام به او فرمود: « برای رضای خدا تو آزادي».
انس ميگويد علت اين كار را جويا شدم و حضرت فرمود:«خداي والا اين گونه ما را ادب آموخته است چراكه «اذا حُييتّم بتحيهٍ فحَيّوا بأحسنَ منها = هرگاه به شما تحيتي گفته شد،شما به نيكو تر از آن،تحیّت گوييد و از محبّت او بهتر، آزاد كردنش بود».
برترين ادبها:
برترين ادبها را در گفتار اولياء دين میتوان در سخنان آنان درباره موضوعات زير فهمید:
الف. خودداری از حرام ها:
امام علي (عليه السلام) فرمود: «بهترين ادب ها آن است كه تو را از حرام ها باز دارد.»
ب. حسن خلق:
حضرت امير فرمود: «ارجمند ترين ادب نيك خويي است.»
به حسن خلق توان كرد صيد اهل نظر
به دام و دانه نگيرند مرغ زيرك را
ج. اندازه نگه داشتن:
علي : «برترين ادب، آن است كه انسان در مرز خود بايستد و از اندازه خويش فراتر نرود.»
اندازه نگهدار كه اندازه نيكوست
هم لايق دشمن است هم لايق دوست
د. آغازكردن از خود:
علي فرمود: «برترين ادب، آن است كه از خود آغاز كني.»
ه: خويشتن داری:
علي فرمود: «خويشتنداري هنگام رغبت به چيزي و ترس از چيزي، از برترين ادبها و خصلتهاست.
و. راستی طلبی:
علي فرمود: «راستي طلبي و دوري كردن از دروغ، زيباترين خصلت و برترين ادب است.»
ز. حفظ مروت:
علي فرمود: «برترين ادب، حفظ مروّت است.»
ح. شرم كردن از خود:
علي فرمود: «نهايت ادب،اين است كه انسان از خودش شرم كند.»
ط. فخر نفروختن:
پيامبر خدا فرمود: «نيكوترين ادب، آن است كه آدمي به ادب خويش فخر نفروشد.»
بخش دوم
خاستگاه ادب
با جمع بندي روايات، دو ريشه اصلي براي ادب به دست مي آيد: وراثت تربيت.
1. وراثت.
حضرت رسول در اين باره مي فرمايد: «مردم مثل معدن ها هستند و رگ وريشه اثر دارد و ادب بد مانند رگ وريشه بد است.»
وراثت به خانواده باز مي گردد و در حديث علوي آمده است که « هر گاه اصل وريشه مرد ارجمند باشد،در غياب و حضور ارجمند است»، بنابراين طالبان فرزندان با ادب بايد پيش از ازدواج براي رسيدن به اين هدف برنامه ريزي كنند و بنابر سخن نوراني حضرت رسول : «بنگر كه فرزندت را در چه خاستگاهي مي نهي[ از چه خانواده اي همسر مي گيري]، چرا كه رگ و ريشه اثر دارد.»
2.تربيت.
خانوادهاي اصيل و نجيب و با كرامت، نقش اساسي در پرورش انسانهاي نيك رفتار و با ادب دارند؛ اما بايد دانست كه تربيت نيز كنار وراثت، نقش اساسي در شخصيت انسان دارد، حتی مي تواند آثار مثبت يا منفي وراثت را از بين ببرد يا از آن بكاهد.
عناصر مهم و مؤثر در تربيت اسلامي عبارتاند از برنامه ريزي و تلاش براي تقويت ايمان، علم و انديشه، الگو قرار دادن انسانهاي خود ساخته و شايسته در جامعه، ياري خواستن از خداوند والا براي رسيدن به مقصد، رهنمودهاي پيشوايان اسلام در اين زمينه، براي مربيان امور تربيتي.
«آموزگاران ادب»
آموزگار اصلي ادب خداوند متعالی است و اوست كه پيامبران خود را به زيور ادب آراست و آنان را مأمور آراستن ديگران به اين فضيلت كرد و اين وظيفه پس از پيامبران به عهدة اوصياي آنان است.
حضرت امير (عليه السلام) فرمود: «پيامبر را خداوند ادب آموخت و او مرا ادب آموخت و من مؤمنان را ادب مي آموزم و براي مردمان ارجمند، ادب به ارث مي نهم».
در روزگار ما، اين وظيفة سنگين، بردوش مسئولان، علماء، جوامع اسلامي و خانوادهها به ویژه پدر و مادر است كه در تأديب فرزندان خود کوشا باشند.
روش ادب آموزي
از بهترين گنجينه هاي فرهنگي اهل بيت (عليهم السلام) رهنمودهاي آنان درباره روش تاديب و تربيت است. روايات فراواني در اين مورد هست و تبيين تفصيلي آنها به كتابي مستقل ٰنياز دارد؛ اما به اجمال و اشاره ميتوان اصول و روشِ ادب آموزي را از نگاه اهل بيت چنين برشمرد:
1. آراسته بودن آموزگار به زيورادب.
2. ادب آموزي با كردار، پيش از آموختن ادب با گفتار.
3. انتخاب مناسب ترين زمان براي آموزش.
4.مديريت و برنامه ريزي تربيتي.
5. روان شناسي مخاطب و برخورد صحيح و علمي.
6. تشويق نيكو كار براي تنبيه بد كار.
7.به كارگيري رفق ومدارا.
8. تصريح نكردن به لغزشها.
9. اجتناب از خشونت ناضرور.
10. عدالت در كيفر به هنگام ضرورت.